آریا واعظی: نویسنده کتاب “مجموعه داستان های کوتاه سودازدگی” نشر ملی عطران
آریا زندگی پر فراز و نشیبی را تجربه کرده و میکند. علاقهی شدیدی به سینما دارد و تقریبا روزی نیست که به فیلم ها فکر نکند. از نظر او هرکس باید به زندگی خود همانند یک فیلم نگاه کند و بتواند نقش اول فیلم زندگی خود را به بهترین شکل ممکن بازی کند. در ادبیات نیز همیشه تحت تاثیر کافکا بوده است و این علاقه سبب شد تا به داستان نویسی روی بیاورد. در دوران دبیرستان که اکثر دوستانش درگیر کنکور بودند او بیشتر به نوشتن و شرکت در جشنواره های ادبی فکر میکرد و همین سبب شد تا چند داستان او به رتبه های برتر کشوری و استانی دست پیدا کنند. به عقیدهی او همه باید بنویسند، زیرا همه داستانی برای روایت دارند. داستان ها را باید بیان کرد حتی اگر کسی نباشد که آنها را بخواند.
نوشتن برای او قاعدهای ندارد. هرچند رعایت اصول در داستان و رمان نویسی بسیار بر کیفیت و محتوای آن تاثیر دارد، اما اگر نویسنده بتواند روح خود را در نوشته هایش بدمد، اصول و قواعد دیگر معنایی ندارند. همچنین به نظر او لازم نیست که هر هنری کاملا واقع گرایانه و رئال باشد. زندگی انسان سفر های مدام بین واقعیت و خیال است و اگر عمیق به آن نگاه کنیم نمیتوانیم تشخیص دهیم که در واقعیت به سر میبریم یا در خیال. بنابراین هنر که از روح بشر سرچشمه میگیرد نیز درگیر این پیچیدگی است. او در راه هنر به جملهای از دیوید لینچ (کارگردان بزرگ و فقید سبک سورئالیسم) اعتقاد خاصی دارد که میگوید:(( نمیدانم چرا مردم از هنر انتظار دارند که معنی خاصی بدهد. (درحالیکه) این واقعیت را پذیرفتهاند که زندگی معنای خاصی ندارد.)) البته نمیتوان گفت که زندگی بیمعناست، اما معنای خاصی ندارد و هرکس به شیوهی خودش میتواند به آن معنای خاصی بدهد، حال با نوشتن، موسیقی، سینما، علم و…
چرا داستان کوتاه؟
او میگوید اکثریت مردم امروزه (که خود او هم شامل آنها میشود) کمتر به سراغ کتاب های قطور و رمان های بلند میروند. چون بیشتر وقت آنها صرف شغل و یا شبکه های اجتماعی میشود و این مسئله سبب شده تا رغبت کمتری برای خواندن این کتاب ها داشته باشند. در اینجا دو عنصر تاثیرگذار وارد میشوند؛ سینما و داستان های کوتاه. گاهی یک فیلم میتواند به اندازهی یک کتاب و یا بیشتر از آن بر روی افراد تاثیر بگذارد. همچنین یک فیلم اقتباس شده از یک کتاب چند صد صفحهای، میتواند محتوای آن کتاب را تنها در دو یا سه ساعت به بیننده انتقال دهد. داستان های کوتاه نیز به موجب اینکه به زمان کمتری برای خواندن نیاز دارند میتوانند میان مردم امروزی طرفداران بیشتری داشته باشند. بنابراین این دو شیوه به بهترین شکل ممکن میتوانند برای ایجاد تغییر مثبت – که از اصلی ترین اهداف هنر است – به کمک هنرمندان بیایند.