امیر (اسمعیل) آغائی: نویسنده کتاب “عاشقانه های شیدا” انتشارات عطران
امیر (اسمعیل)آغائی متخلص به شیدا یا شیدای زمان متولد دی ماه ۱۳۵۲ در خانواده ای مذهبی روستایی با اصالت روستای مذهبی کلاسور شهرستان کلیبر به دنیا آمد و در شهر تبریز شهر شعرا و عارفان پای در حیات گذاشت از همان اوایل به موزون سخن گفتن علاقه ی زیادی داشت وی از نوجوانی علاقه ای وصف ناپذیر به استاد سخن شهریار داشت اشعار ترکی و فارسی استاد ملکه ذهنش بود از ۱۴سالگی پیرو ذوق خود دست به قلم شد و برای اولین بار دفتر شعری برای دل خود شروع به نوشتن کرد اوایل فقط در قالب غزل به زبان فارسی خلق اثر می کرد.
اما با ورود به دهه سوم عمر خود و با الهام گرفتن از اشعار ترکی استاد شهریار که در ادبیات ترکی جایگاه بزرگی دارند رو به شعر ترکی کرد و باز در قالب غزل در وزن عروضی ذوق خود را موزون بر روی کاغذ جاری کرد ولی دیری نگذشت که در قالبهای شعری هجایی آذربایجانی که اقیانوسی از ادبیات آذربایجان هست دست به قلم شد به دلیل آشنایی با ادبیات شفاهی آذربایجان قالبی نبود که به قلم و ذوق ایشان نا آشنا باشد بایاتی، گرایلی، قوشما، دیوانی … و همه زیر مجموعه های قالبهای هجایی ترکی… بعد از سی سالگی در محافل ادبی حضور پیدا کرد نقد میشد و نقد میکرد از سال نود بعنوان نقاد ادبی در دانشگاه های آذربایجان و محافل ادبی حضور پیدا کرد و بیش از ۱۶۰۰اثر در دو زبان فارسی و زبان مادری خود ترکی دارد ایشان در صنعت ترانه آذربایجانی هم سروده ها و اثرهایی را دارد که هنرمندان آذربایجانی به زیبایی در سبکهای آوازی اجرا می کنند ….
نازدانه
سلام ای عشق من ،ای نازدانه
تو را من میپرستم -عاشقانه
تویی جان و تویی معنای عشقم
تویی در من نشان جاودانه
دلم از بی تو بودنها گـرفته
کجایی درد و انــدوه شبــانه
کـجایی از تو ای نازم ببینی
غمی در چــهره ام دارم نشانه
دلم از من گـرفتی پس ندادی
چـــرا بردی به یغما دلبرانه؟
صدایم کن،صدایم،کن که درمن
کشد از عشق تو آتش زبانه
بگو با اسم من جان در کلامت
که عالم را بگیرد این تـرانه
دلم طاقت ندارد دوریــت را
ببین اشکـم! شده در رخ روانه
صدایم کن که از حرم صدایت
نهال دل زند صدها جوانه
بیا احوال ( شیدای زمان) بین
که با دردت عجین شد در زمانه