دو
هی طره میفشان که دلم را بفریبی
العفو به درگاهش از این چانهی سیبی
هر قدر که اطوار ببندی به نگاهت
ممکن نبود قلب و نگاهم بفریبی
هی ناز مکن. غمزه میا. شعله میفکن
آتش مزن این گونه چونان جنگ صلیبی
با تاب تنت هر چه کنی باز ندارد
در من اثر از دلبر و دلدار، حبیبی!
استغفر و استغفر و استغفر و لیکن
دزدیده نگاهی، هیجانهای عجیبی
هی لعل لب و چشم من و عفو لسانی
منطق شده با عقل و دلم سخت رقیبی
عمری ست که دل در قفس عقل اسیر است
از عشق ندارد دل من هیچ نصیبی
هموار نباشد ره عشاق. نه اصلا-
– کو عشق؟ کجا دل؟ چه فرازی؟ چه نشیبی؟
انگار رها باید از این قاعدهها شد
تا کی بنشیند دل من کنج غریبی
سخت است ولی میرسم آهسته به اقرار
بیگانهای اما به دلم سخت قریبی
از آسمان به سوی زمین خیره میشوی
مبهوت یک جهان کمی تیره میشوی
یک بغض آشنا به دلت چنگ میزند
حرف از جهان تیرهی بیرنگ میزند
با چشم در میان جهان پرسه میزنی
در بین این زمین و زمان پرسه میزنی
ششم
ناگه میان خا طره ها غرق میشوی
گویی میان بوی خدا غرق میشوی
مجنون و فاو و عشق و جنون پیش رویت است
یک دشت عشق و لاله کنون پیش رویت است
لبخند و بغض و خا طره ها در کنار هم
غرق است خندههای قدیمت میان غم
جان میدهی برای وطن شاد میشوی
انگار از حصار تن آزاد میشوی
هم عاشقانه از تن و جان دست میکشی
هم از تب شدید جهان دست میکشی
از عطر و بوی عشق خدا مست میشوی
یک روح پاک و خالص و یکدست میشوی
” وقت است عاشقانه بگویم شتاب کن!
ای نفس مطمئنه به سویم شتاب کن”
لبیک گو به سوی ندا بال میکشی
با دست پر به سوی خدا بال میکشی
نوبت چاپ: اول
جهت پاسخگویی به سؤالات و تهیه کتاب مربوطه می توانید از طریق گزینه خرید محصول و پل ارتباطی انتشارات عطران اقدام نمایید:
دفتر مرکزی انتشارات عطران: 66191000 -021
شماره تلگرام پشتیبانی (24 ساعته): 09108172896