حسین شکری: نویسنده کتاب “عروسک ها قصه آدم بزرگ ها را دوست ندارند” نشر ملی عطران
سخن نویسنده:
صدایی در درون من فریاد دارد ، ناگفته هایم را آهنگین هوار می کشد ، چیزی در درون من صدای پژواک قلبم را مستانه به سخره می گیرد ، می شکند در درون من چیزی ، خرد می شود اما از عاریتی دلچسب در هارمونی عشق سخن دارد ، شعله ای که زبانه می کشد اما نمی سوزاند.
صدای تیشه فرهاد را بر بلندای بیستون می شنوم و چه غریبانه می کوبد بر سنگهایی که توان تحمل تازیانه عشق را بدین سوزناکی ندارند.
من از باورهای سخت سخن دارم ، از اندیشه های مردمی کهن که دست تقدیر بر سکوتشان دلالت دارد ، اما در ادغامی دلپذیر سکوتشان را با فریاد به سمبلی از گذشت بدل کرده اند ، باور چندین ساله اشان را مسخ و بر باور فرزندانشان لباس عافیت پوشیده اند ، آفتاب وار و نجیبانه وقتی ابر می گرید خود را مخفی می کنند تا در نمایش عشق ، عاشق ترین باشند.