فاطمه سعید: نویسنده کتاب “دختری که خانه اش روی ابر بود” انتشارات عطران
فاطمه سعید:
متولد کرمان. از سه سالگی قصه گویی را شروع کردم و اولین مجموعه داستانم را در پایهٔ سوم دبستان نوشتم. بعد از گرفتن دیپلم رشتهٔ تجربی، تصمیم گرفتم در رشتهٔ هنر ادامه تحصیل بدهم، و در رشتهٔ نقاشی دانشگاه باهنر کرمان ثبتنام کردم. اما چون به سینما و ادبیات علاقه داشتم، بعد از دو ترم از دانشگاه انصراف دادم و یک سال دیگر دروس هنر را مطالعه کردم تا سال بعد، در رشتهٔ ادبیات نمایشی دانشگاه هنر تهران قبول شدم و تا امروز در این رشته تحصیل می کنم.
در زمینهٔ داستان، ابتدا داستان های بلند و پر کشمکش را انتخاب می کردم و مخاطبم قشر نوجوان و بزرگسال بود. اما به مرور به سبک نوشتار افرادی مثل کافکا متمایل شدم و نثر داستان هایم کوتاه و مختصر شد.
در داستان «ابر و بابونه» سعی کردم با تاثیر از سبک امپرسیونیسم در نقاشی، احساسات کودکانه و پاک را به تصویر بکشم، درست مثل رنگ های براق و تاش های درشت نقاشی های امپرسیونیستی.
داستان کوتاه «سفر هشت پا» هم قرار بود یک اثر آخر الزمانی باشد، اما درنهایت تبدیل به یک آشفته بازار سوررئالیستی/رئالیسم جادویی طور! شد.
و فکر میکنم همانطور که یک فیلمساز خوب، باید قادر باشد فیلم کوتاه های خوبی هم بسازد، یک نویسنده هم باید از داستان کوتاه شروع کند تا قابلیت های خودش را تقویت کند و رمان های بهتری بنویسد.