فاطمه کیخسروی: نویسنده کتاب “سرپناه” انتشارات ملی عطران
بنام خداوند بخشنده ومهربان
از کتاب ماسه و کف اثر :جبران خلیل جبران
یک بار مشتم را از مه آکنده کردم آنگاه آن را گشودم .ناگهان دیدم که آن مه تبدیل به کرمی شده است .هنگامی که مشتم را بستم و دوباره آن را گشودم گنجشکی یافتم .برای سومین بار هنگامی که مشتم را بستم وگشودم در کف دستم مرد اندوهگینی را دیدم که به آسمان خیره شده است. دوباره مشتم را بستم وان را گشودم .چیزی جز مه نیافتم .اما ترانه ای در اوج زیبایی شنیدم.
فاطمه کیخسروی هستم از تهران متولد ۲۰فروردین ۱۳۴۷برابر با ۹اوریل ۱۹۶۸ از کودکی داستان می نوشتم عشق ادبیات بعد مجذوب فیلمنامه شدم و زبان آلمانی و انگلیسی هم خیلی دوست دارم یادبگیرم .دیپلمه اقتصاد اجتماعی نظام قدیم هستم ودر دوره اخذ رشته گردشگری واحدهای عمومی اش هستم .چند وقت پیش بواسطه مسابقه ای با انتشارات خوب عطران آشنا شدم و مجموعه سرپناه که مقداری نیز راجع به معلولین هست در دست چاپ بوسیله انتشارات عطران دارم .خود من نیز از یک پا معلول هستم .دوست دارم بازهم راجع به معلولین بنویسم تا به حقوق حقه خود برسند همینطور راجع به محرومین اجتماع .عاشق کتاب بینوایان واثار جبران خلیل جبران. یک فیلمنامه هم به همین اسم سرپناه امیدوار هستم بتوانم بنویسم.
باز دوباره با گفته ای از جبران خلیل جبران در کتاب ماسه و کف اثر جبران خلیل جبران صحبت خودرا به پایان میبرم
خداوند اندیشید و اولین اندیشه او فرشته بود و خداوند سخن گفت و اولین سخن او انسان بود .
به امیدروزهای خوب و نابودی ویروس مسری و وحشتناک کرونا .
عشق ورزیدن رمز جاودانگی است.
فاطمه کیخسروی
شمیران .قلهک .تهران .ایران.
۹دی ۱۳۹۹ ساعت نوزده و یازده دقیقه شب.پایان.