گفتگوی نویسنده کتاب “اندر مزایای جهان سوم” با مخاطب
کتاب پیشرو بیشتر دفترچه انتقادات است تا کتاب و اشاره به مشکلات واضحی دارد که بر طبق عادت سالیان سال است تکرار میکنیم و فکر هم نکنم با نوشتنهای مکرر حل شدنی باشد.
فرهنگ نه با نوشتن بلکه با خواندن اصلاح میگردد. هر چه امثال ما بنویسیم و چاپ کنیم تا خوانندهای آماده تغییر نباشد.
زحمت بیهوده کشیدهایم. همچنین معتقدم مرز نازکی بین خود انتقادی و خودزنی وجود دارد. به خواننده عزیز اطمینان میدهم با نوشتن این کتابچه نخواسته ام سیاه بین باشم و معتقدم همواره شهروندان بافرهنگ کم نیستند.
فرهنگ موجودی است زنده که در اجتماعها حیات دارد و برخلاف دیگر علوم فقط نخبه ها نیستند که ابداعی نوین انجام دهند و بقیه متخصصان سریعاً به دنبال آنها راه بیفتند.
نوآوریهای فرهنگی اگر زمان و هزینه صرفشان نشود و در اکثریت نهادینه نشود فقط منجر به قربانی شدن نخبگان فرهنگی خواهد گردید. مناسبترین مثال عبور از چراغ قرمز است.
اگر فرهنگسازی برای ایستادن عابر پشت چراغ انجام نگردد، آنهایی که بصورت خودجوش رعایت میکنند فقط وقت و عمرشان تلف خواهد شد و چه بسا تصمیم بگیرند دیگر رعایت نکنند.
از خواننده دانشمند تقاضا دارم کتاب حاضر را دلنوشته تلقی کند و اگر برگی در دل دارد از طریق مسیر ارتباطی adelsalehi@gmail.com به آن اضافه کند.
گزیده ای از کتاب
یکی از فرهنگ های ما جهان سومی ها نگران دیگران بودن است. ما تقریباً همیشه در حال بوق زدن هستیم و به همدیگر هشدار میدهیم. سر چهارراهها بعد از سبز شدن چراغ، هر کی زودتر بوق زد برنده است.
مسافر که میخواهیم سوار کنیم سه چهارتا بوق قطعاً باید بزنیم. خیلی وقتها هوس می کنیم سیمکشی بوق ماشین را عوض کنیم تا چند ثانیه یکبار خودش بوق بزند. با همه با بوق حرف میزنیم.
دوست میبینیم بوق؛ دشمن میبینیم بوق؛ حواس پرت میبینیم بوق؛ موتوری بوق؛ ماشین جلویی بوق؛ عابر بوق…
ماها با بوق به دنیا آمده ایم و به هیچکس هم ربط ندارد.
جهان سوم همواره گذشته ای درخشان و آیندهای درخشانتر دارد ولی در زمان حال وضع خوبی ندارند و آنهم گفتیم به دلیل دشمنی دیرینه ملتهای دیگر و کمکاری دولت است.
این زمان حال ممکن است از چند تا چندصد سال طول بکشد. جهان سومی ها علاقه شدیدی به بالیدن به گذشته افتخارآمیز خود دارند. حالا شاید میپرسید پس چی شد؟
جواب: همه چی خراب شد. چیزهایی که ما داشتیم کسی در زمین که هیچ در کره مریخ هم نداشت. حمله کردند و گرفتند.
البته نه اینکه مقاومت نکردیم. کردیم ولی آنها آنقدر وحشی بودند و ما متمدن که نخواستیم از دماغ کسی خون بیاید، تنبلی نکردیم به خدا. گذاشتیم آمدند ولی یک روزی میخواستیم کاری بکنیم تلافیش در بیاید. هنوز آن روز نرسیده.
احترام به بزرگترها و بالاخص همه در خون مردم کشورهای متمدن جهان سوم است. مدیران بزرگترهای ویژه به حساب می آیند. مدیران در اکثر مواقع شامل اصل قهرمانزایی و قهرمانزدایی میشوند. در بقیه مواقع همیشه مورد احتراماند. برخیها این احترام را به چاپلوسی سوء تعبیر میکنند که معلوم است در اشتباهند؛ باید دید هدفشان از این کارها چیست.
نوبت چاپ: اول
قیمت روی جلد: 300000 ریال (ارسال پستی رایگان)
جهت پاسخگویی به سؤالات و تهیه کتاب مربوطه می توانید از طریق گزینه خرید محصول و پل ارتباطی انتشارات عطران اقدام نمایید:
دفتر مرکزی انتشارات عطران: 66191000 -021
شماره تلگرام پشتیبانی (24 ساعته): 09108172896

انتشارات عطران
021-66191000
WWW.ATRANBOOK.IR