خلاصه ی داستان پیرزنی بنام خانم زهره توکلی به همراه پسرش به بانک می روند. پیرزن قصد دارد یک حساب مشترک با پسرش باز کند تا بعد از مرگش پسرش بتواند پول را برداشت کند و هزینه های کفن و دفن و مر... ادامه متن
هو المحبوب بانوی بهارم و متولد دلبرترین ماه فصل بهار، اردیبهشت. همین ابتدای کلام، اعتراف می کنم این که زاده ی بهارم ربطی به عاشقانه های من و پاییز ندارد. حال و هوای پائیز بود که شوق شاعری به... ادامه متن
روح انگیز ثبوتی: نویسنده کتاب “ترکش عشق” انتشارات عطران نام: روح انگیز ثبوتی متولد: آبادان شروع کار: در سال 76 سه داستان کوتاه به نامه های”صدای سوتش میاد و نامه یک مرده و د... ادامه متن
انتشارات ملی عطران: کتاب “دست ویرانگر” به قلم “طهورا احدی” هر روز و همه ی عمر باید رفتار هایی را انجام دهیم که دیگران از ما انتظار دارند و آن ها درستی آن را تعیین می... ادامه متن
تهمینه ماوائیان: نویسنده کتاب “هنا” انتشارات ملی عطران تهمینه ماوائیان نویسنده و قصه گو متولد سال1360 شهرستان هرسین است از همان دوران کودکیش عاشق افسانه های فولکور مادربزرگش بود... ادامه متن
نشر ملی عطران: کتاب “پیاز سوخته ” به قلم “زینب غفوری کفشگر” فقط خودم کتاب روی میز را ورق می زنم. یک ساعت قبل تمام سیاهی هایش را وارد مغزم چپاندم. با صدای زمزمه سر بلن... ادامه متن
بازی سرنوشت نام او وحید بود؛ نامی که با توجه به معنی و محتوای آن، (تنها) برازنده او به نظر میرسید. وحید شخصیت آرامی داشت و ریز جثه و لاغراندام بود، لباسش از بزرگی به تنش گریه میکرد و کفشه... ادامه متن
جانِ دلم بالاخره امروز تصمیم گرفتم برایت بنویسم؛ امروز دیگر عزمم را جزم کردم و قلمم را به دست گرفتم تا براي تو بنویسم. می خواهم برایت بگویم هر آنچه را که باید بدانی، تمام ناگفته هاي قلبم را.... ادامه متن
دره ی ترس و زیبایی روزی روزگاری زیر آسمان خدا آدم هایی با هزاران هزار رنگ و روی مختلف زندگی می کردند و هر کس سرش به کاری گرم بود. یکی از این آدم ها، پادشاه سرزمینی بود. سرزمینی نه خیلی بزرگ... ادامه متن