زیبا درودگر نرقانی: نویسنده کتاب “سکوت تب زده آوردم” انتشارات عطران” سکوت تب زده آوردم کاش بیدار می شدی مادر باز تکرار می شدی مادر قرص غم های من دزش بالاست کاش بیمار می شدی... ادامه متن
بخشی از کتاب باران تویی به قلم ندا سعادتی نسب و من از خجالت سرخ شدم. برایم تعجب برانگیز بود که با اینکه اینقدر ترسیدم و حالم بد شد ولی آن لحظه و آن آرامشی را که تجربه کردم دوست داشتم هیچگ... ادامه متن
به نام ایزد دآنا در تیرماه هزارو سیصد هشتاد و یک در گرمای خوزستان به دنیا امدم! انگار مُهر جنوبی بودن روی پیشانیم حک شده است که در زمان کودکی به شهر جنوبی کهنوج در استان کرمان رفتیم و تا ا... ادامه متن
آقای کریمی، یهو اومد سمت من و گوشیو داد به من، گفت: زودباش، حرف بزن بذار صداتو بشنوه… – سلام دلارام…………. همین که صدامو شنید زد زیر گریه، (صدای گریه دلارام... ادامه متن
شب رویایی چله تابستون، یکی از بهترین کافه های شهر رو انتخاب کردم، بهترین میز این کافه، درست جایی بود که همه میتونستن ببیننش، شلوغ ترین ساعت، دقیقا ساعت ۸ غروب بود که خیلی از دونفره ها و دختر... ادامه متن
تکنـــا ناکاها انسانهایی با ویژگیهای برتر و بالاتر را جهت بدست آوردن فرزندانی موثرتر، بهینه و کاراتر با هم آمیزش میدادند. در روند این بهینهسازی ناکاها با موارد خاص و متفاوتی مواجه شدند.... ادامه متن
برای هوای بهار : بهار کم! نه دل میوه ها را می شکنی نه برگ ها را رها میکنی نه برف ها را سرگردان. چه نرم و مهربان بوی یار می دهی. آدم دلش می خواهد زیر نفس های آسمانت سفره ی مربع دو نفره اش را... ادامه متن
هر آنچه را که باید از من بدانید از ابتدای خلقت، نافِ من را با خیلی چیزها از جمله منظم بودن بریدن. تاریخِ تولدم که 26/2/62 است، گواه این مدعاست. زادگاه من تلفیقی هنری از رنگهای سبز و سفید ا... ادامه متن
نظر مردان درباره آرایش زنان چیست؟ امروزه آرایش-کردن بخش جدایی ناپذیر زندگی بعضی از زنان و دختران جوان ایرانی شده و بی جهت نیست که ایران مقام هفتم دنیا در مصرف لوازم آرایشی را به خود اختصاص د... ادامه متن
مهمانی به نام بهار خانوم سروا اواسط اسفند ماه بود، پنجره ی اتاقم را باز کردم،نفسی کشیدم و از پنجره بیرون را تماشا کردم. هوا عالی شده بود. دیگر از آن سرما و برف و بادخبری نبود. ناگهان مادر در... ادامه متن